گاه سکوت يک دوست معجزه مى کنه...و تو مى آموزى که هميشه...بودن در Faryad نيست... ديرگاهيست که تنها شده ام/قصهء غربت صحرا شده ام/وسعت درد فقط سهم من است/باز هم قسمت غم ها شده ام/دگر آئينه ز من با خبراست/که اسير شب يلدا شده ام/من که بى تاب شقايق بودم/همدم سردى يخ ها شده ام/کاش چشمان مرا خاک کنيد/تا نبينم که چه تنها شده ام...
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها:
دل نوشته,
|