گفته بودى زغيبت باران/باز هم درد مشترک دارى/تا بخواهى شقايق تشنه،گل سرخه پر از ترک دارى/دوريت کار دست من داده/فاصله که ميان ما کم نيست/هيچ کس،روزگار و اقبالش مثل ما/بى نشان و مبهم نيست/فکرت اينجا ميان گلدان است/جلوى چشم آرزوهايم/تو خودت را به جاى من بگذار/تو خودت را به جاى من بگذار/دلت سوخت من چه تنهايم؟؟سال ها مى شود که با عکست/توى اين شهر زندگى کردم/ادامه دارد...
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها:
عاشقانه,
|